ما فلک زده ها هفته ای 2،3 روز نور خورشیدو نمی بینیم ! چون قبل طلوع آفتاب می ریم مدرسه و بعد غروبش بر می گردیم ... ! حالا درس خوندن تو سلمانتانامو سخ تره یا کار تو معدن ؟!؟!؟ اون وخ همین روزام مجبوریم با BUS برگردیم !!!! فقط نمیدونیم بای ذنبٍ همه یه جورایی بمون نیگا میکنن !! کاملا دوستانه ... !
خودشون نمیخوان ... !!!!!!!!!!!!!!!!!!
مدرسه ی مارو یک عالمه هنرسان و دبیرسان و کودکسان و ... احاطه کرده ... ! یکی ا این مدرسه ها که از قضا کلاس امسالمون بهش مشرفه مدرسه نیس که (!) دیوونه خونه ی پسرونس !!!!! باورتون نمیشه یه مدت هر روز با آجر و کلوخ و انواع و اقسام نارنجک و ... بمون حمله میکردن !!!!!!!!!!! البت مام لطفمونو ازشون دریغ نمیکردیم !!!
3 سال سخت با هزار جور راننده سرویس مختلف گذروندیم ... عصبی ، چش ناپاک ، خوابالو ، ... و بلاخره راننده سرویس فعلیمون که یه پارچه آقاس !!! ا همون موقع بود که "صبر" با سایر خصوصیات اخلاقیمون عجین شد ... !!
ا همون بدو ورود شکوهمندمون همه فهمیدن که ما چگد خانوم و نایسیم ... ! هیشکیم هیچ مشکلی بامون نداش !!
درود بر شما دوسان و آشنایان و وابستگان !! چطو مطورین ؟!؟
ا اونجایی که ما 2 تا اصن عادت به روده درازی و پرحرفی نداریم ، ( اگه باورتون نمیشه دیگه ما رو سنن ؟! )
سریع میریم سراغ اصل مطلب و اینکه ما چیجوری اومدیم به این مدرسه ی نمونه دولتی ... ( چه دهن پر کنه ها !!! )
یه آزمونی بود که دادیم (!) با دسای خودمون گور خودمونو کندیم !! البت الآنم وری وری مشتاق مدرسه ایم !! هه ... |
About
درود بر شما ! خوش اومدین ! صفا اوردین !!!! ( انجام وظیفه کردین ! ) بازم بیاین ا این طرف مرفا !!!!!! اگه نمیخواین نظر بزارینم دیگه ریختتونو نبینیما ... !! بدرود
Archivesتير 1392خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 AuthorsLinks
سرخکده
تبادل
لینک هوشمند
GoOshkoOB |