Tnx God که منهای 2تا نخاله ی تفاله (!) امسال کلاس وری CoOlی داشتیم و بغیر ا گهگداری که بخاطر فشار درسا و امتحونا پدیده ی پاچه گیری ( ! ) خیلی زیاد میشد ، همگی با هم همدل و همراه و هم زبون بودیم ! بخاطر همین روز آخر 304 خیلی غم انگیز بود و دسه جمی آهنگای فراق (!) می خوندیم و با اینکه میدونسیم قراره یه سال دیگه باهم باشیم وختی زنگ اوخر خورد همه با یه گلوی پر بغض و چشای تر ا کلاس خارج شدیم ... آن روزها رفتند آن روزهای خوب / آن روزهای سالم سرشار / آن آسمان پر از پولک / آن شاخساران پر از گیلاس / ... / گرمای کرسی خواب آور بود / من تند و بی پروا / دور از نگاه مادرم خط های باطل را / از مشق های کهنه ی خود پاک می کردم / ... " فروغ فرخزاد " خدا کنه 404 جاسوس بازی و چن رویی 204 و گروه بندیای نظامی (!) 304 رو نداشته باشه !! |
About
درود بر شما ! خوش اومدین ! صفا اوردین !!!! ( انجام وظیفه کردین ! ) بازم بیاین ا این طرف مرفا !!!!!! اگه نمیخواین نظر بزارینم دیگه ریختتونو نبینیما ... !! بدرود
Archivesتير 1392خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 AuthorsLinks
سرخکده
تبادل
لینک هوشمند
GoOshkoOB |