Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


Pat & Mat DairieS

Tnx God که منهای 2تا نخاله ی تفاله (!) امسال کلاس وری CoOlی داشتیم و بغیر ا گهگداری که بخاطر فشار درسا و امتحونا پدیده ی پاچه گیری ( ! ) خیلی زیاد میشد ، همگی با هم همدل و همراه و هم زبون بودیم !

بخاطر همین روز آخر 304 خیلی غم انگیز بود و دسه جمی آهنگای فراق (!) می خوندیم و با اینکه میدونسیم قراره یه سال دیگه باهم باشیم وختی زنگ اوخر خورد همه با یه گلوی پر بغض و چشای تر ا کلاس خارج شدیم ...

آن روزها رفتند آن روزهای خوب / آن روزهای سالم سرشار / آن آسمان پر از پولک / آن شاخساران پر از گیلاس / ... / گرمای کرسی خواب آور بود / من تند و بی پروا / دور از نگاه مادرم خط های باطل را / از مشق های کهنه ی خود پاک می کردم / ...

" فروغ فرخزاد "

خدا کنه 404 جاسوس بازی و چن رویی 204 و گروه بندیای نظامی (!) 304 رو نداشته باشه !!

+نوشته شده در پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:پت و مت,نظرات,سلمان,فارسی,سلمان فارسی,304,404,204,فروغ,فرخزاد,فروغ فرخزاد,,ساعت15:47توسط Pat & Mat | |

صفحه قبل 1 صفحه بعد